تسبیح نیستم اما
نفسم را …به شماره انداخته است
شوق دستهاى تو
به کوتاهی لحظات با هم بودن منگر،به وسعت لحظاتی نگاه کن که به یادت هستم..
يه بار ديگه بگو آره ، نگو سخته چه دشواره ، به پاي قلب سرد تو ، شدم مجنون و آواره
شرط عشق آن است دلـــت آغــوش بخواهد نــه جســمت . . .
چه ناگهانی..
نگاهت را به نگاهم را تعارف کردی...
و...
چه ناگهان عاشقت شدم..
تو نباشی لحظه ها بیهوده است/در پس لبخندهایم گریه است/تو نباشی غم اسیرم میکند/دوریت هر لحظه پیرم میکند.
میخواهم عادت کنم به نبودنت. به نخواستنت. به نداشتنت. درست مثل تو که عادت داری هر روز دلم را بشکنی!
1زمونه ای شده که اگه برا عشقت کوهم بکنی نمیزارن به پای عاشق بودنت میزارن به پای کنه بودنت...
باور کن که نیازی نیست
به یاد کسی که نیست ......
اولش ترسناک ، بعد دردناک ، و بعد آزاد و رها و شاد ...........
فراموش می کنم!
اسمت را نوشتم روي سيگار تا بسوزه ، که وقتي سيگار تموم شد فراموشت کنم . ولي نمي دونستم که هر پک که به سيگار ميزنم اسمت ميره تو نفسم
"برايم بخند"
برايم كه ميخندي چشمهايت كه هيچ،
آسمان هم زيبا ميشود...
دوستان منتظرنظرات خوبتون هستم...